ولایتی همیشه در آستانه هر انتخاباتی یکی از چهره هایی بود که اهل تحلیل
و سیاست به گمانه زنی درباره او می پرداختند. او اما در انتخابات این دوره
ریاست جمهوری سکوت محض اختیار کرد و هرگز پالس و نشانه ای از اینکه تمایلش
به کدام نامزد است را نمایان نساخت.
به گزارش نامه، علی اکبر ولایتی؛ او حتما
یکی از مهمترین پدیده های چند ماه اخیر سیاست ایران است. دیپلمات محافظه
کاری که سکوت کرده اما اقداماتی را در این چند ماه انجام داده است. او
همیشه در آستانه هر انتخاباتی یکی از چهره هایی بود که اهل تحلیل و سیاست
به گمانه زنی درباره او می پرداختند. ولایتی در انتخابات این دوره ریاست
جمهوری سکوت محض اختیار کرد و هرگز پالس و نشانه ای را نمایان نکرد از
اینکه تمایلش به کدام نامزد است. او نه به کمپین اصولگرایان پیوست و نه حتی
حرفی زد که از آن بتوان حمایت از ماندگاری روحانی را استنباط کرد. او
اکنون درگیر اتفاقات مهمتری است؛ ولایتی در چالش بزرگ دانشگاه آزاد سرگرم
شده است.
داستان یک انصراف
ولایتی همیشه مظان در نامزدی بوده؛ با این همه اما فقط یک بار نامزد
انتخابات شده است. یکبار دیگر هم که درسال 84 نامزد انتخابات شده بود با
جدی شدن کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی انصراف داد و وارد میدان رقابت ها نشد.
انصرافی که برخی معتقد بودند از مدت ها قبل برنامه ریزی شده بود . برخی
می گفتند ولایتی با توصیه هاشمی و برای به هم زدن بازی اصولگرایان وارد
صحنه شده اند . او اما بعدها ماجرای آن انصراف را اینگونه نقل کرده :« حاج
آقا مجتبی تهرانی در این جلسه به من گفتند که بر تو واجب است برای انتخابات
ریاستجمهوری بیایی. میدانید که ایشان یک مجتهد بود و دستورشان جنبه حکم
شرعی داشت و فرمودند که در تو «متعین» است؛ یعنی تو در این رابطه منحصر به
فرد هستی و برای تو واجب عینی است. واجب کفایی نیست که اگر فرد دیگری اقدام
به انجام آن کار کرد مسئولیتش از بقیه ساقط شود. بعد گفتند که اگر تو این
کار را قبول نکنی، من در روز قیامت جلوی تو را میگیرم. در آخر هم که
میخواستیم از منزل ایشان خارج شویم، گفتند که خدایا تو شاهد باش که من به
این فرد گفتم و ابلاغ کردم .آقا مجتبی تهرانی گفتند که من از امام شنیدم که
ولایتی انسان متدینی است و شهادت امام برای من کافی است. اما یک شرط دارد و
آن این است که اگر آقای هاشمی بیاید تو نیایی. این هم نوعی تکلیف کردن از
سوی ایشان بود. ایشان هم صریح صحبت میکردند. یکی از ترجیع بندهای آیت الله
حاج آقا مجتبی تهرانی در سخنانشان این بود که خیال نکنید به خاطر شما می
گویم، به خاطر اسلام می گویم. با همین صراحت با مخاطبشان صحبت میکردند؛
مخاطبی که تا این حد مورد اعتقاد ایشان بود. آقا مجتبی تهرانی گفتند که
آقای هاشمی روحانی است و مصلحت نیست که در این انتخابات یک روحانی شکست
بخورد؛ این به صلاح نیست. ما هم بر همان اساس عمل کردیم و گفتم که اگر جناب
آقای هاشمی بیاید من نمیآیم. از طرف دیگر آقای هاشمی به حاج آقا مجتبی
گفته بودند که اگر از میان اصولگرایان فقط یک نفر بیاید و آن هم ولایتی
باشد من نمی آیم؛ اما اگر فردی جز ولایتی انتخاب شود یا یک نفر دیگر به
همراه ولایتی بیاید من می آیم. این شرط آقای هاشمی بود که حاج آقامجتبی آن
را در جلسه بعد برای من تعریف کردند. حاج آقا مجتبی تهرانی به من فرمودند
که من به منزل آقای هاشمی رفتم و با هم درباره این مساله مفصل صحبت کردیم.
حاج آقا مجتبی گفتند که آقای هاشمی قبل از اینکه اعلامیه حضورش را منتشر
کند پیکی فرستاد و از من سوال کرد که نتیجه اقدامات شما به کجا رسید؟ چون
قرار بر این بود که حاج آقا مجتبی تهرانی با بقیه کاندیداهای اصولگرا صحبت
کنند که آنها نیایند و فقط ولایتی بهعنوان تنها گزینه اصولگرایان به میدان
بیاید تا آقای هاشمی وارد انتخابات نشود. خود حاج آقا مجتبی برای من نقل
کردند که موفق شدند همگی کاندیداهای اصولگرا را قانع کنند که نیایند؛ جز یک
نفر که البته نام آن یکنفر را به من نگفتند. بنابراین پاسخ حاجآقا مجتبی
تهرانی به فرستاده آقای هاشمی منفی بود؛ از همین رو آقای هاشمی اعلام حضور
کرد و من هم براساس قولی که داده بودم از نامزدی انصراف دادم. یعنی به عهدی
که در محضر حاج آقا مجتبی تهرانی بسته بودیم، عمل کردم.»
کلید انتخابات 92
اما علیاکبر ولایتی از مناظره سال 92 به یکباره چهره تازهای در محافل
سیاسی پیدا کرد. دیپلماتی که در مواجهه با چهرههای سیاسی وجهه دیگری از
شخصیت خود را نمایان کرد.
همه چیز هم در چند دقیقه و در همان مناظره معروف سال 92 اتفاق افتاد؛
آنهم درست زمانی که حرفهای ولایتی تمام شده بود و نوبت برای طرح پرسش به
سعید جلیلی رسید. شاید هیچ کس فکر نمیکرد که سعید جلیلی حتی برای علیاکبر
ولایتی هم عریضه آماده کرده باشد. جلیلی برای اولین بار سطح مجادله در
حوزه سیاست خارجی را بسیار بالا برد. او به سیاستهای وزیر اسبق امور خارجه
بهشدت تاخت و تلاشش را کرد تا به او و البته همه کسانی که آن مناظره را
دنبال میکردند بگوید حاصل جمع دوران وزارت ولایتی آنچنان هم که میگویند
مثبت نبوده است.حرفهایش که تمام شد اما ولایتی هم برخورد خاص خود را در
این زمینه داشت. حالا نوبت سعید جلیلی بود که پاسخهای ولایتی را گوش کند.
او به دکتر ولایتی نگاه و واکنش او را نظاره میکرد. وزیر خارجه اسبق ایران
به او گفت: «دیپلماسی این نیست که انسان برود مقابل کشورهای دیگر خطابه
بخواند. دیپلماسی این نیست که ما در یک طرف بنشینیم و آنها در طرف مقابل
بنشینند و ما حرف مشخصی را بزنیم بدون آنکه اقدامات دیگری در خارج از آن
انجام دهیم.»
ولایتی حالا زمان مناسبی یافته بود که به همه بگوید در مورد سیاست خارجی
سعید جلیلی نقد دارد. او شهادت سیدعباس عراقچی را سند حرفهایش کرد و
گفت: «در آخرین دوری که در آلماتی آقای دکتر جلیلی داشت، آنها پیشنهادهایی
به ایران کردند که براساس آن میشد کارها را مقداری جلو ببریم و آن
پیشنهاد این بود که طرف مقابل 1+5 گفت غنیسازی 20 درصد را متوقف کنید و در
کارهای فردو هم مقداری کندی ایجاد شود.آنها اعلام کردند این سه تحریم را
برمیداریم و ما در پاسخ گفتیم که این کار را میکنیم، شما کل تحریمها را
بردارید، که به شهادت معاون امورخارجه که در جلسه بوده است این مسائل را
مطرح میکنم. وقتی طرف مقابل حاضر است چند قدم بردارد، باید ما هم انعطاف
داشته باشیم و هنر دیپلماسی این است که از این فرصتها استفاده کند و
اصولگرایی به این معنی است که انعطافپذیر هم باشد، نباید در داخل کشور
طوری وانمود کنیم که اصولگرا هستیم و انعطافپذیر نباشیم، ما مصالح ملی را
در دیپلماسی باید بهطور بهتر تأمین کنیم، باید از دیپلماسی به نفع مصالح
ملی استفاده کنیم، دیپلماسی فقط خشونت و سرسختی نشان دادن نیست.»
او بعد از آن انتخابات حسن روحانی که در پاستور مستقر شد، با حکم
هاشمیرفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، ولایتی جایگزین او در مرکز
تحقیقات استراتژیک نظام شد.
مدافع تمام عیار برجام
دولت حسن روحانی که کار خود را آغاز کرد، محور فعالیتهای اصلی خود را
دستیابی به توافق هستهای انتخاب کرد. از اینجاست که به یکباره علیاکبر
ولایتی نقش مهمی در سیاست ایران بازی میکند. او از مدافعین تیم
مذاکرهکننده میشود و بهرغم انتقادات فراوان کمک شایانی در به نتیجه
رسیدن برجام انجام میدهد. علیاکبر ولایتی درباره نفر اول تیم
مذاکرهکننده گفته بود: «محمدجواد ظریف نشان داده به هر آنچه در حوزه
وزارتخارجه باید انجام گیرد و مورد نظر رهبر معظم انقلاب است، پایبند
است.»
او در اظهارنظری دیگر در این مورد گفته بود:«این تخریبها درست نیست و
باید حمایت کرد چراکه معتقدم کسانی که در صحنه سیاسی وارد مذاکره
میشوند، مانند سربازی هستند که به جبهه فرستاده میشوند و همه باید از
آنها حمایت کنند. این سربازان ما در صحنه مبارزه و گفتوگو با طرف مقابل،
نباید احساس کنند عدهای از پشت سر آنها را تضعیف میکنند. این خلاف مصلحت
کشور است و تیم مذاکرهکننده هم در چارچوب ترسیم شده کشور حرکت میکند تا
بتواند بر مشکلات پیچیده عرصه خارجی غلبه کند. روند کاری دوستان ما در
وزارتخارجه نباید با اظهارنظرهای مغایر متوقف شود. زمانی هم که بنده در
وزارتخارجه بودم، همه افراد صاحبنظر با همه کارهایی که ما در سیاست خارجی
انجام میدادیم، موافق نبودند. ما که نباید فعالیتهای دیپلماتیک را به
این منوط کنیم که هیچ حرف مخالفی زده نشود. این اختلافات در همه کشورهای
دنیا وجود دارد. وزیر خارجه از سوی رئیسجمهوری معرفی شده و از مجلس رای
گرفته و برای اجرای سیاست خارجی مسئولیت قانونی دارد. ممکن است برخی نه از
روی غرضورزی اما بر حسب سلایق متفاوتی که دارند با بعضی از حرکتهای
دیپلماتیک مخالف باشند اما این نباید مانع فعالیت وزارتخارجه باشد.»
دیپلمات در قامت ریاست جدید
اما از وقتی او بعد از درگذشت آیت الله هاشمی به دانشگاه آزاد رفته وجه
دیگر ی از شخصیت او نمایان شده است. او در جلسات پر چالشی حاضر شده است .
بعد از آمدن او به دانشگاه برخی نزدیکان هاشمی رفسنجانی از جمله فرزند او
یاسر هاشمی برکنار شده اند . این برکناری ها برای تحلیل گراین که همیشه او
را نزدیکترین فرد به هاشمی رفسنجانی می دانستند به یک معمای بزرگ تبدیل شده
است. او البته برای برکناری رییس دانشگاه آزاد دلایلی را مطرح کرده اما
هنوز چندان روشن نکرده که آیا او مشخصا مخالف خط و مشی هاشمی در این
دانشگاه بوده ویا اینکه این برکناری ها دلایل دیگری دارد .
ولایتی از پدیده های سیاسی این چند ماه اخیر است . فعلا که جنجال های
مهمی پیرامون دانشگاه آزاد به وجود آمده باید دید او. چگونه با این چالش
مواجه خواهد شد .