تقویت حجم عرضهها بهصورت کلی در ماههای اخیر، افزایش توان بازاریابی بدنه کارگزاری در بورس انرژی، شرایط مساعد جهانی با رشد قیمت نفت و فرآوردههای نفتی، گازی و پتروشیمی و همچنین ورود برق
بهصورت فیزیکی و ثبت معامله بین خریدار نهایی و نیروگاه و البته افزایش
تجربه معاملاتی در بدنه بورس انرژی را میتوان از دلایل اصلی این رشد ارزش
معاملات به شمار آورد.در آبان ماه تاکنون شاهد معامله ۴۰۵ میلیارد و ۴۳۰
میلیون تومان از انواع حاملهای انرژی در بازار فیزیکی بودیم که به نسبت مدت مشابه ماه قبل از رشد
۷۸/ ۲۸ درصدی برخوردار بود. در همین بازه زمانی حجم معاملات در بازار
فیزیکی ۲۳۴ هزار و ۶۴۹ تن بود که به نسبت مدت مشابه ماه قبل از رشدی ۱۸
درصدی برخوردار شده است.
ذات شکسته شدن رکورد ارزش معاملات تاریخی
بازار فیزیکی بورس انرژی را میتوان مهمترین رخداد ماههای اخیر در این
بازار دانست زیرا نشان میدهد بورس انرژی در تلاش است تا از تمامی
ظرفیتهای قانونی و اجرایی خود برای توسعه معاملات بخش انرژی استفاده کند.
آغاز به کار اولین صندوق پروژه و گمانهزنی از تقویت این سازوکار تامین
مالی در بازار سرمایه نشان میدهد که میتوان خوشبینیهای بیشتری را به
تقویت و حتی اصلاح سازوکارهای موجود معطوف داشت؛ اگرچه نیاز به برخی از
اصلاحات دستورالعملها یا فرآیندهای اجرایی باشد. این ویژگی را باید بسیار
مهم ارزیابی کرد، زیرا نشان میدهد ساز و کارهای موجود میتواند در مسیر
بهبود بازار سرمایه و رشد تامین مالی و حمایت از بخش واقعی اقتصاد
در کشور به کار گرفته شود. این نکته میتواند یکی از پاشنههای آشیل
فعالیتهای اقتصادی در کشور یعنی فرآیند تامین مالی را تحتالشعاع قرار
دهد.
حال در شرایطی که اولین تجربه صندوق پروژه
در کشور با موفقیت روبهرو شده و البته تقاضایی نزدیک به ۴ برابر عرضه در
برابر این عرضه به ثبت رسیده میتوان به دورنمای این رویکرد اجرایی در بورس
انرژی و سایر ارکان بازار سرمایه خوشبین بود. این در حالی است که آمارهای
معاملاتی صندوق پروژه یا سایر شیوههای تامین مالی همچون اوراق سلف استاندارد موازی در آمار و ارقام
معاملاتی در بازار فیزیکی لحاظ نمیشود، یعنی این پتانسیل مهم هنوز
بهصورت کامل در واقعیتهای آماری بورس انرژی لحاظ نشده است. با توجه به
انتظار برای ورود محمولههای انرژی تولید شده در چارچوب صندوق پروژه به
بورس انرژی یا حتی سایر بازارهای کالایی میتوان این رویکرد جدید را
بسترسازیهای جدیدی برای تقویت معاملات در بورس انرژی به شمار آورد.
از سوی دیگر این پتانسیل نیز به مرور زمان
ایجاد خواهد شد تا نرخهای بهره در هر صنعتی بهصورت خاص در بستر بازار
سرمایه همگام با کشف نرخ عادلانه صورت پذیرد که نقطه قوت بسیار بزرگی برای
صنایعی به شمار میآید که از مزیتهای بیشتری در اقتصاد کشور برخوردار هستند. این ویژگی مهم پس از بخش برق میتواند به صنایع پالایشی و پتروشیمیایی و همچنین سرمایهگذاریهای کلان در حوزه نفت و گاز
تسری یابد، اگرچه تاکنون جهتگیریهای اصلی برای تامین مالی بهصورت ریال
بوده ولی بررسیها نشان میدهد که فاصله چندانی تا تامین مالی ارزی در بستر
بازار سرمایه باقی نمانده است. اهمیت ذات تامین مالی در بستر بورس انرژی
یا بازار سرمایه به قدری است که باید در هر فرصتی از اهمیت آن سخن گفت زیرا
شاید یکی از ضعفهای سرمایهگذاری در کشور به شمار میآید.
البته نوسان نرخ سود در این شیوه تامین
مالی صنایع مختلف نکتهای است که باید به آن توجه کرد زیرا جذابیتهای
صنایع مختلف بستر لازم برای تفاوت در نرخ سود را ایجاد میکند آن هم در
شرایطی که عرضههای صندوق پروژه میتواند در آینده بهعنوان سهام نیز مورد توجه قرار بگیرد یعنی نوسان بهای این صندوقها قبل و بعد از اتمام پروژه شاید قابل مقایسه نباشد. این وضعیت در سایر کشورهای جهان
و بورسهای خارجی وجود دارد یعنی پروژههای مختلف با فرض ریسک
سرمایهگذاری یا دورنمای درآمدزایی آن هم با نرخهای متنوعی تامین مالی
میشود که میتوان این وضعیت را در بازار سرمایه نیز تعقیب کرد که منافع
بخشهای مختلفی را در بر خواهد داشت.
رشد حجم معاملات در بورس انرژی قطعا بر پایه
تقویت حجم عرضه و تقاضا به ثبت رسیده اما نکتهای که در این میان خودنمایی
میکند وجود نسبی عرضهها در چندین هفته اخیر بوده یعنی میتوان گفت که
بورس انرژی در مسیر جذب عرضهها موفق بوده و البته بدنه تصمیمسازی در حوزه
انرژی نیز به این مسیر معاملاتی توجه مثبتی نشان داده است. از سوی دیگر
بخش مهمی از پالایشگاهها نیز تمایل خود به عرضه و معامله در این بازار
مالی را نشان دادهاند که تمامی این موارد به تقویت حجم عرضهها منجر شده
است. از سوی دیگر جذب تقاضا به سیگنال اصلی برای رشد حجم و ارزش معاملات
بدل شده که موجب شد تا شاهد رکوردشکنی ارزش معاملات باشیم.
این وضعیت نشان میدهد که حتی برخی شرکتها و
تجار مطرح داخلی و بینالمللی هم به ساز و کار شفاف بورس انرژی متمایل
شدهاند؛ یعنی ترجیح میدهند محمولههای مورد نیاز خود را از این طریق
خریداری کنند. این نکته مهم در کنار تسهیل فرآیندهای معاملاتی یا بهصورت
دقیقتر ورود این شرایط به ساز و کار معمول در فرآیند معاملات و تقویت
تجربه و پذیرش آن از سوی خریداران و بدنه کارگزاری موجب شده تا وضعیت بهتری
پیش روی معاملات در بورس انرژی ایجاد شود.
با توجه به این موارد و البته وجود عرضههای
مطلوب در این بازار، شاید تسهیل روند معاملات و تسویه وجوه بتواند به
تقویت بیشتر حجم معاملات منجر شود؛ اگرچه تسویه وجوه بهصورت ارزی در
سیستمهای بانکی کشورمان و حسابهای ایران
در سایر بانکهای جهانی هم میتواند به تقویت ساز و کارهای معاملاتی منجر
شود. تداوم رشد معاملات در بازار فیزیکی بورس انرژی موجب شده واقعیتهای
مهمی در این بازار خودنمایی کند تا جایی که میتوان شفاف شدن واقعیتهای
معاملاتی و قیمتی در بازار فرآوردههای نفتی را به وضوح مشاهده کرد. یکی از
این موارد تقویت جذابیت خرید برخی از گروههای کالایی همچون حلال ۴۰۲ است
که در هفتههای گذشته با التهاب قیمتی روبهرو بوده ولی به آرامی شاهد
آرامتر شدن این بازار هستیم. بهعنوان مثال در سه هفته اخیر ۹ معامله در
بازار داخلی با رشد قیمتی، دو معامله داخلی با ثبات نرخ، دو عرضه صادراتی
بدون ثبت معامله و دو عرضه صادراتی با رشد نرخ به ثبت رسیده است.
این شرایط نشان میدهد این کالا یکی از
جذابترین معاملات را در هفتههای اخیر به ثبت رسانده که میتواند بهعنوان
یک الگو مورد توجه قرار بگیرد. بهصورت دقیقتر با رصد معاملات در بورس
انرژی میتوان چهره شفافی از واقعیتهای بازار فرآوردههای نفتی ترسیم کرد
که قطعا مورد توجه شرکتهای مهم عرضهکننده و خریدار این قبیل کالاهاست. با
توجه به همین موارد میتوان به مدیریت بازار پرداخت آن هم در شرایطی که
همه چیز از جمله حجم عرضه و تقاضا، قیمتهای پایه و قیمتهای پایانی و
همچنین نرخهای پیشنهادی سقف و کف معاملات به سادگی در دسترس هستند که موجب
خواهد شد این اطلاعات بهعنوان یک دارایی مهم مورد توجه قرار بگیرد.
بهعنوان مثال در مقایسه آماری همین گروه کالایی میتوان گفت که در
هفتههای گذشته با اوج جذابیت حلال ۴۰۲ روبهرو بودهایم، ولی به مرور
زمان و با شفافتر شدن اوضاع بازار، حجم عرضهها افزایش یافت که موجب شد
التهاب در این بازار کاهش یابد. البته در عرضههای صادراتی نیز از چهار
عرضه، دو مورد با رشد قیمت و دو مورد با عدم معامله رو به رو شد که نشان
میدهد در بازارهای صادراتی هم التهاب معاملاتی چندان پایدار نبوده است.
با توجه به این شرایط شاید بازار داخلی برای
عرضههای عمده در روزهای اخیر جذابتر از بازارهای صادراتی بوده. ولی
مباحثی درخصوص بستهبندی و حجم معاملات نیز درخصوص واقعیتهای این بازار
مهم ارزیابی میشود. با توجه به این موارد افزایش حداکثری عرضهها در بورس
انرژی میتواند به شفافیت بیشتر این بازار نیز منجر شود که قطعا نکته مهمی
برای تصمیمسازان اقتصادی در حوزه انرژی، تجار و سرمایهگذاران به شمار
میرود.
نکته دیگر درخصوص وضعیت معاملاتی در بورس
انرژی افزایش عرضههای برق در بازار فیزیکی است که موجب شده تا بخشی از رشد
ارزش معاملات در این شیوه معاملاتی به ثبت برسد. عرضه برق در بازار فیزیکی
به معنی آن است که خریدار نهایی و فروشنده اصلی ( نیروگاه) بهصورت مستقیم
و با فرض نوسان آزادانه قیمتها و تقابل واقعی عرضه و تقاضا وارد فاز
معاملاتی میشوند. این شرایط تاکنون موجب شده تا چند معامله مهم در این
بازار به ثبت برسد آن هم در شرایطی که تغییر قیمتها به سمت افت نرخ متمایل
بوده که نشان میدهد بطن بازار به قیمتهای رسمی توجه چندانی نداشته و
ترجیح میدهد کشف نرخی جدید در چارچوب واقعیتهای بازار را تجربه کند.
این شرایط را باید بستر بسیار مهمی برای
توسعه معاملات برق در بورس انرژی به شمار آورد که میتواند شرایط جدیدی را
در این بازار ایجاد کند. در کنار این موارد شاهد هستیم که نوسان ارزش
معاملات هفتگی نیز از یک روند افزایشی جدید خبر میدهد که نشاندهنده تقویت
وضعیت معاملاتی است؛ آن هم در شرایطی که هم متوسط ارزش معاملات هفتگی و
همچنین برآیند کمترین حجم معاملات بهصورت توأمان در مسیر افزایشی نوسان
میکند که نشان دهنده کفسازیهای جدیدی در کارنامه بورس انرژی است. این
شرایط موجب خواهد شد تا معاملات بورس انرژی با قدرت و مقاومت بیشتری به سمت
رشد ارزش معاملات حرکت کند که نشان دهنده توسعه متوازن این بازار مالی
است.