انتخابات اخیر ریاست جمهوری در ایران از منظر بسیاری از ناظران و
تحلیلگران صحنه رقابت بین دو دیدگاه کاملا متفاوت سیاسی و اقتصادی با
محوریت موضوعات اقتصادی بود.
به گزارش عصر ایران؛ اصولگرایان و دونامزد اصلی آنها با
شعار «پولپاشی» و وعده و وعید افزایش یارانه نقدی مردم و با هدف جلب آرای
اقشار و دهکهای پایین درآمدی به صحنه آمده بودند؛ غافل از اینکه شعارها و
وعدههای رنگارنگ آنها در این رابطه با اقبال اکثریت جامعه ایرانی مواجه
نخواهد شد.
قالیباف و رئیسی در شعارها و تبلیغات انتخاباتیشان بیشترین تمرکز را
روی این موضوع داشتند و با دادن وعده چند برابر کردن یارانه نقدی دهکهای
پایین درآمدی جامعه، انتظار کسب بخش قابل توجهی از آرای مردمی در شهرها و
روستاهای کشور را داشتند.
حتی در واپسین روز مانده به انتخابات، گزارشهایی مبنی بر ارسال
پیامکهای تبلیغاتی گسترده با وعده سه برابر کردن یارانه نقدی و با امضای
یکی از نامزدهای اصولگرا در استان کردستان منتشر شد که یک تخلف آشکار
انتخاباتی محسوب میشود. جالب اینکه نتایج آرای حوزههای انتخابیه استان
کردستان نشان میدهد که رای حسن روحانی نامزد پیروز انتخابات در این
حوزهها به مراتب بیشتر از نامزد رقیب است.
در نقطه مقابل اصولگرایان، حسن روحانی و اسحاق جهانگیری دو نامزد مورد
حمایت اردوگاه اصلاحطلبان و اعتدالگرایان با فریبنده خواندن شعارهای
«پولپاشی» دو نامزد اصولگرا، در تبلیغات انتخاباتی خود هیچ وعدهای مبنی
بر افزایش یارانه نقدی ندادند اما تاکید کردند که با برنامهریزی صحیح
اقتصادی، قدرت خرید و سطح رفاه اقشار کمدرآمد جامعه را بهبود خواهند
بخشید.
در جریان مناظرههای انتخاباتی بهویژه در مناظره سوم، سه نامزد اصلاح
طلب یعنی روحانی، جهانگیری و هاشمیطبا به شدت به وعده افزایش یارانه نقدی
مطرحشده از سوی ابراهیم رئیسی و محمدباقر قالیباف تاختند و از رئیسی
مصرانه خواستند تا به صراحت منبع تامین این افزایش یارانه را اعلام کند.
نامزد اصولگرا اما به رغم اصرار سه نامزد اصلاحطلب، از بیان منبع تامین
افزایش یارانه نقدی طفره رفت و در نهایت اکثریت مردم با انتخاب حسن روحانی
نشان دادند ملتی نیستند که با شعار و وعده افزایش یارانه نقدی به سمت
نامزد خاصی گرایش یابند و برای آنها برنامه منطقی نامزدها و آینده کشور
مهمتر از وعدههای آنی و تورمزاست.
نتایج آرای مردم روستاها و شهرستانها و رای بالای روحانی در این
حوزههای انتخاباتی نیز نشان داد که مردم روستاهای کشور نیز به رغم برخی
پیشبینیها آگاهتر و هوشیارتر از آنی هستند که برخی گمان میکردند. این
ناظران در جریان رقابتهای انتخاباتی بر این باور بودند که رئیسی با دادن
وعده افزایش یارانه، آرای این بخش از جامعه را در سبد خود دارد.
به واقع با نتیجه انتخابات دیروز، اکثریت مردم ایران نیز به وعده افزایش
یارانه «نه» گفتند و نشان دادند با وعده توزیع پول نمیتوان اکثریت آرای
آنها را به دست آورد؛ اتفاقی که با استثنا کردن برخی ملاحظات و تفاوتها،
میتوان آن را با رفتار مردم سوییس برابر کرد که یک سال پیش در چنین
روزهایی در همهپرسی توزیع یارانه نقدی 2500 دلاری در هر ماه «نه» گفتند.
در خردادماه سال گذشته 78 درصد از مردم سوییس به این طرح پیشنهادی در
جریان همهپرسی «نه» گفتند و در 29 اردیبهشت امسال هم نزدیک به 60 درصد از
مردم ایران در انتخاباتی که به دلیل قطبیبودن همانند یک همهپرسی بزرگ
بود، به نامزدی رای دادند که به طور اصولی مخالف ایده توزیع یارانه نقدی
بوده و در جریان رقابتهای انتخاباتی نیز با وعده افزایش رقم یارانه نقدی
دهکهای پایین به شدت مخالفت کرده بود.
هر چند که همه دلایل و پیامدهای آرای انتخابات اخیر را صرفا نمیتوان در
افزایش یارانه خلاصه کرد اما این موضوع یکی از محوریترین مباحث و شعارهای
تبلیغاتی در جریان انتخابات اخیر بود.