سیاستهای کلان چین در مقوله سنگآهن پیوسته محل
بحث و بررسی کشورهای دیگر به منظور اتخاذ سیاستهای داخلی و تنظیم
راهکارهای صادراتی بوده است، در واقع اثرپذیری کشورهای مختلف در این رابطه
را نمیتوان نادیده گرفت.
از سویی رقابت کشورها بر سر موضوع صادرات سنگآهن و بهدست آوردن بازارهای جدید، کلان و بکر نیز از موضوعاتی است که کشورها را در دایره رقابت
با یکدیگر قرار میدهد، در این رابطه مازاد عرضه سنگآهن یکی از مسائلی
است که در سطح بینالمللی و داخلی همواره محل بحث بوده است، بهطوریکه
میتوان در رابطه با این موضوع، ضرورت سرمایهگذاری روی «تولید و صادرات»
را بهعنوان یک اصل مدنظر قرار داد، موضوعی که در حالحاضر کشورهایی مانند
استرالیا و برزیل
روی آن در کنار بهبود روشهای استخراج و اکتشاف معادن سرمایهگذاری
کردهاند. کارشناسان معتقدند رمز موفقیت این کشورها آن است که روی مقوله
زیرساخت در صادرات کار کردهاند؛ از زیرساختهای بندری تا بحثهای
حملونقل؛ موضوعی که در ایران تنها با شعار و نه عمل همراه بوده
بهطوریکه ایران
تنها به مقوله «جلوگیری از خامفروشی» پرداخته است، نه موضوعات زیرساختی
مهم. این در حالی است که بازار صادرات سنگآهن از طریق کشورهای دیگر در حال
اشغال است و نقش ایران
در این زمینه در حال کمرنگ شدن است که کارشناسان این موضوع را یک آسیب جدی
برای سنگآهن میبینند. در این بین بازار و سیاستهای اتخاذ شده جهانی به
سمت سنگآهنهای با عیار بالا در حال حرکت است، در حالی که به عقیده
کارشناسان باید در رابطه با موضوع سنگآهن در داخل کشور به سمت فرآوری،
محصولات دانهبندی، کنسانتره و گندله رفت و در ادامه باید به فکر حفظ
بازارهای صادراتی بود، چراکه اگر بازار سنگآهن نتواند ظرفیت تولید
کنسانتره را افزایش بدهد، این بازار در سطح صادرات جهانی جایی نخواهد داشت.
نقش ایران در بازار جهانی پررنگ میشود؟
گفته میشود که زمانی حدود یک دهه نیاز است
تا قیمتهای جهانی سنگآهن به سطوح بالا دست پیدا کند، این موضوع در حالی
است که این سوال مطرح است که آیا این زمان و قیمتهای پایین سنگآهن مانع
از ورود معادن جدید به حوزه تولید نمیشود؟ سجاد غرقی، عضو هیات نمایندگان
اتاق ایران در این رابطه به «دنیایاقتصاد» میگوید: باید این نکته را در
نظر گرفت آخرین آماری که از سوی انجمن سنگآهن مخابره شده، حاکی از این است
که حدود ۲۰۰ معدن
فعال در اواخر سال ۹۲ و اوایل ۹۳ در زمان رونق قیمت سنگآهن در کشور وجود
داشته، این در حالی است که تعداد زیادی از این معادن ریزش کردهاند، یعنی
معادنی که در حالحاضر ظرفیت فعالیت دارند و از رده خارج شدهاند.
در این رابطه اینکه معادن جدیدی به این چرخه
اضافه شود اما بحث دیگری است، باید سعی کرد ظرفیتهایی را که به واسطه
فرصت تاریخی بازار ایجاد شده است مجددا احیا کرد.وی در ادامه به موضوع
«خامفروش خطاب کردن معدنداران» و آسیبشناسی آن پرداخته و میگوید: مقوله
معدن
و معدنداری از اکتشاف تا استخراج نیاز به سرمایهگذاری و توجه ویژه دارد،
این در حالی است که تا زمانی که معدنداران را با عنوان خامفروش خطاب
میکنیم و سیاستهای حمایتی را قطع میکنیم، نمیتوانیم منتظر اتفاقی
خارقالعاده و رقابتپذیری با کشورهای دیگر باشیم. وی در ادامه به موضوع
تزریق بستههای حمایتی دولت اشاره کرده و میگوید: سال گذشته دولت مبلغ ۱۶ هزار میلیارد تومان بسته حمایتی را برای رونق بخش صنعت و معدن
تزریق کرد که این میزان صرف رد دیون شد، این در حالی است که این بستههای
حمایتی که دولت به معادن تزریق میکند صرف تولید و به نوعی در بدنه معادن
بهکار گرفته نمیشود. در این راستا حمایتهایی که نظارتی ندارد، از سویی
تولیدکنندگان و معدنداران را خامفروش معرفی میکند، معافیت مالیاتی را
حذف میکند و وضع عوارض مالیاتی را در دستور کار قرار میدهد موجب میشود
همین تعداد معادنی که باقی مانده از چرخه خارج شوند.
فشار بازارهای جهانی حیات و رقابت را برای
تولیدکنندگان و معدنداران سخت میکند، از سوی دیگر سیاستهای اتخاذ
شدهای هم که طی سالهای گذشته در داخل بهکار گرفته شده حیات معدنداران
را سخت و فشارها روی آنها را تشدید کرده است. وی ادامه میدهد: تعطیلی
معادن بزرگ و کوچک را نمیتوان تنها در دایره بازارهای جهانی دید، اگر
حمایتی از این معادن میشد، اگر تخفیفات و تسهیلاتی را به معادن تخصیص
میدادند به قطعیت میتوان گفت ۵۰ درصد از معادن حذفشده در مدار تولید
باقی میماندند. حال با تشریح شرایط معادن و علت حذف معادن کوچک و بزرگ طی
سالها این سوال مطرح است که آیا دولت مجددا سیاستهای انقباضی سالهای
گذشته در بخش معدن را در پیش میگیرد یا برنامههای مدونی برای این بخش
درنظر دارد. بازار جهانی سنگآهن، بازاری پرنوسان و پرریسک است؛ بازاری است
که رقابتپذیری در آن برای ایران بالا نیست، از اینرو به اندازه کافی
فشار روی معادن و تولیدکنندهها وارد میشود، در این رابطه اگر در داخل هم
با معدنداران بهصورت قهرآمیز برخورد شود و حمایتهای کافی را نداشته
باشیم، طبیعتا انتظار تعطیلی معادن بیشتری را باید داشته باشیم و در نهایت
چند معدن نیمهدولتی و بزرگ که با سرمایههای عمومی مرتبط هستند در عرصه
فعالیت خواهند ماند.
کاهش تولید فولاد، واردات سنگآهن چین را کم نکرده است
در این بین تجربههای کشورهای دیگر نشان میدهد با آنکه تعطیلی خطوط
تولید فولاد چین در راستای فشارهای دولت برای مبارزه با آلودگی هوا بیشتر
شده ولی اثری از پایین آمدن واردات سنگآهن به این کشور دیده نمیشود.
منطقی است که اگر کارخانهها مجبورند تولید فولاد
را پایین بیاورند تا از آلایندهها بکاهند، میزان نیاز آنها به سنگآهن
نیز باید کاهش یابد، با این حال در اکتبر این اتفاق رخ نداد و واردات
سنگآهن کاهش نداشت. در این رابطه چین که دوسوم سنگآهن تولیدی جهان
را خریداری میکند در اکتبر سالجاری ۲/ ۸۸ میلیون تن سنگآهن وارد کرد در
حالی که طی سپتامبر ۳/ ۸۶ میلیون تن واردات داشت. البته این آمار مربوط به
خرید از همه کشورها از جمله روسیه و مغولستان نیست. واردات از سه عرضهکننده اصلی به چین یعنی استرالیا، برزیل
و آفریقایجنوبی ۴/ ۸۰ میلیون تن بود در حالی که طی سپتامبر این رقم ۵/
۷۸ میلیون تن بوده است. آمار واردات سنگآهن اکتبر دومین رقم بالای واردات
ماهانه سنگآهن در سال جاری بوده است. البته بهزودی کاهش تولید فولاد
اثرات نمایانتری بر بازار چین خواهد گذاشت. نرخ بهرهوری کارخانهها در
هفته گذشته به ۷۱ درصد رسید که از سال ۲۰۱۲ تاکنون پایینترین رقم بوده
است.مصرفکنندههای چینی نگران مقررات سختگیرانهتر برای مقابله با
آلایندهها از ۱۵ نوامبر هستند که میتواند تقاضای سنگآهن را پایینتر
بیاورد. اگر آلودگی هوا تشدید شود دولت چین تولید فولاد را محدودتر خواهد کرد.